نوشته های شخصی یک نوک سیاه

اینجا نوک سیاهی! لب به لب کاغذ، سخن می گوید ...

اینجا نوک سیاهی! لب به لب کاغذ، سخن می گوید ...

پیام های کوتاه
  • ۳ دی ۹۱ , ۱۱:۳۹
    آه!
تبلیغات
طبقه بندی موضوعی
وصایا
وصیت شهدا
آخرین مطالب

برای او که سه سال داشت . . .

يكشنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۱، ۰۴:۱۲ ب.ظ

رقیه که به بابا رسید

آنکه درد کشیده زینب بود

که حالا همچون حیدر

باید امانتش را . . .

هم او که فاطمه ای سه ساله بود . . .

در تاریکی شب . . .

غسل می داد و کفن می کرد!

و با دستان خود به آغوش خاک می سپرد. . .

نظرات  (۱)

بیایید درماه محرم زنجیرنزنیم!امااززنجیر از پای آزاد مردی بازکنیم!سینه نزنیم اماسینه دردمندی را از غم واندوه پاک کنیم!اشکی نریزیم اما اشک ازچهره ی مضلومی پاک کنیم آنوقت باافتخار بگوییم یاحسین!!!
پاسخ:
سلام ...

بیا ...

ما مدتیست منتظریم ...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی